هو
هو
ای خدا این درد را درمان مکن وی خدا ! این عشق را پایان مکن
سایه ی سلطان عشق راد را دور از عشّاق سرگردان مکن
سالکان راه عشق خویش را ره بخود ده ، در رَهَت حیران مکن
ای خدا ! جان را به وصل خود رسان بعد از آن این وصل را هجران مکن
ای خدا ! میخانه ی عشاق را تا ابد معمور کن، و یران مکن
آتش ِ عشقی که در دلهای ماست شعله ور کن ، قسمت خامان مکن
خرّم آور باغ جان، چون نو بهار چون خزان ، پژمرده و بی جان مکن
مست خمرعشق ساقیّ ِ توایم زایل این مستی ازین مستان مکن
بلبلان گلشن عشق توایم بال ده ، از گلشنت پرّان مکن
تاجران دولت عشقیم ما رغم دزدان ربح ده ،تاوان مکن
پادشاهان جهان عقل را بر سر عشّاق خود سلطان مکن
آل هاشم را که مردان تواند ذِلّه ی ظلم بنی مروان مکن
من که باشم تا بگویم: ای خدا ! از کَرَم این می کُن، امّا آن مکن
راز خود را چون عیان کردی به راز کن فزون این راز را، پنهان مکن
هو
مست شراب کوثرم
از دم مرتضی علی
شور علیست در سرم
از دم مرتضی علی
پیر ره بقا منم
آینه ی لقا منم
پیرو اولیا منم
از دم مرتضی علی
مهر علیست حاصلم
روی علیست در دلم
زان به خدای واصلم
از دم مرتضی علی
من خم و جام و ساغرم
خمر طهور و کوثرم
یک دل و جان به حیدرم
از دم مرتضی علی
علم شریعتم علی
کشف طریقتم علی
سر حقیقتم علی
از دم مرتضی علی
مظهر نور او ، دلم
کعبه و طور او ، دلم
جنت و حور او، دلم
از دم مرتضی علی
.
.
علّت العلل ذنب، نشناختن انسانیّت خود انسان است. اگر انسان قدر و منزلت خود را میفهمید، اصلاً گناه نمیکرد.
آیتالله العظمی مرعشی نجفی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) تعریف میفرمودند: محضر آیتالله میرزا جواد آقای ملکی تبریزی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) بودیم، شخصی آمد، گفت: آقا! اصلاً چرا ما گناه میکنیم؟ دلمان میخواهد گناه نکنیم، امّا چرا گناه میکنیم؟
ایشان فرمودند: برای این که خودتان را نمیشناسید. اگر خودتان را میشناختید، دیگر گناه نمیکردید
پس علّت العلل ذنب، نشناختن انسانیّت خود انسان است. اگر انسان قدر و منزلت خود را میفهمید، اصلاً گناه نمیکرد. چون خودمان را نمیشناسیم، اعضا و جوارح را در اختیار شیطان و ابلیس و نفس دون؛ نفس اماره میسپاریم.
حرف بسیار عجیبی است. اگر در فرمایش ایشان تأمّل کنیم، جدّاً غوغاست. چون خودمان را نمیشناسیم گناه میکنیم. اگر خودمان را میشناختیم، هرچه این معرفت به خود بیشتر میشد، نه تنها گناه نمیکردیم بلکه مثل اولیاء خدا از اسم گناه هم متنفّر میشدیم، از اسمش هم بدمان میآمد.